۱۳۹۱ خرداد ۱۱, پنجشنبه

سیاه تا مدتها جزئ دسته‌های دوره گرد « نوروزی خوان»

سیاه را تا مدتها جزئ دسته‌های دوره گرد « نوروزی خوان» ، « میر نوروزی» و نظایر آن می بینیم که با نامهای چندی چون « فیروز» یا آتش افروز و غیره با بزک و گاهی با صورتک می خواند و می رقصد و مسخرگی می‌کند. از این راه است که به تقلید وارد می‌شود و خصوصا در قصه‌هایی که اساس آنها تمسخر لهجه و ظاهر افراد است جایی پیدا می‌کند. در اوایل قاجاریه گرچه سیاه مورد علاقه مردم است و در اغلب نمایشها ظاهر می‌شود ولی هنوز شخصیت نمونه این نمایشها نیست و مشخصات روانی و سنتی خود را بطور کامل بدست نیاورده است.  اما سیاه در قالب کامل شده خود غلام و نوکری بود که هجو می‌کرد و مسخره می‌کرد در عین زیرکی، سادگی و گاهی صرحت همراه با ترس. با وجود ظاهر مضحک مسخره اش، گاهی از عمق وجود او سخنان دردآلود و تلخی بیرون می ریخت که خنده را به زهر خند بدل می‌کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر