جز این خیال هر چه خواستم نوشتم و وقت سحر گاه که شد اندرون نیافتم از خیال خاطر که چرایی عالم را نیز ندانسته بودم به ناگاه به یاد ایستک افتادم و نیک گفتاری به یادم آمد.قریب به پنج سال از تلاتم امواج گذر کردم تا با کشتی صبا به بیراهه ای رسیدم و از آنجا نیز گذر کردم تا ذکر نکات کنم که مطلبی تازه نوشته شود و مورد اقبال گلی واقع شود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر